داريم راه مي ريم با دوستام، پام پيچ خورد، خوردم زمين ميگه کمک مي خواي؟ ميگم پ ن پ شماها خودتون رو نجات بدين من اينجا مي مونم مقاومت مي کنم.
رفتم عابربانک، يارو داره جون ميکنه با دستگاه کلنجار ميره بعد ده دقيقه برمي گرده ميگه شما هم کار داري؟ پ ن پ پيک موتوري ام وايسادم نامه اداري تونو تايپ کنين ببرم.
تصادف کردم، زنگ زدم ??? … پليسه اومده ميگه تصادف کردي؟!
گفتم پـــ نَ پَـــــ اينا همش نقشه بود بياي ببينمت !
رفتم واسه ثبت نام رانندگی زَنه میگه واسه آموزش اومدین !؟؟!! گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ
پول میدم که منو سوار ماشینتون کُنین بشینم رو پای راننده قان قان کُنم
به مامانم مي گم: فکر کنم ديگه وقتشه از تنهايي در بيام، هر چي باشه بيست و شش سالمه مامان... مي گه: يعني زن مي خواي پدرسوخته؟ مي گم پـَـ نه پَــ، يه داداش توپول موپول مي خواستم روم نمي شه به بابا بگم!
داشتم ميرفتم باشگاه وسط راه يادم اومد يه چيزي رو يادم رفته،
برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب ميپرسه
قاسم تويي؟!!!نرفتي باشگاه؟
ميگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسيد من ديليوريشم…